آشتی ایران و عربستان یک ساله شد/ چگونه تهران و ریاض می توانند روند اعتمادسازی را سرعت ببخشند
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۵۳۴۴۶
به گزارش جماران، شورای روابط بین الملل خاورمیانه در مطلبی به قلم Jin Liangxiang از نویسندگان موسسه شانگهای درباره گذشت یک سال از عادی سازی رابطه ایران و عربستان سعودی نوشت: ده مارس یک سال از زمانی که عربستان سعودی و ایران اعلام کردند در حال بهبود روابط و از سرگیری روابط دیپلماتیک هستند، می گذرد. این توافقی تاریخی بین دو کشور رقیب در منطقه با میانجیگری چین بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آشتی تهران و ریاض از چند جهت بر خاورمیانه تاثیر مثبت می گذارد: اولا، تنش بین دو طرف اصلی درگیر در منطقه را کاهش داده است. ریاض و تهران سالها درگیر رقابت شدیدی برای نفوذ ژئوپلیتیکی با جبهههایی در لبنان و سوریه، عراق، بحرین و یمن بودند. عادی سازی روابط آنها روند آن رقابت پرتنش را در سراسر منطقه متوقف و حتی معکوس کرده است.
ثانیاً، آشتی آنها به حفظ شکلی از ثبات کمک کرده است. وقایع 7 اکتبر و جنگ متعاقب آن در غزه یادآوری این موضوع بود که ثبات در این منطقه همیشه شکننده است. استیصال فلسطینیان ناشی از اشغال طولانی مدت سرزمین آنها توسط رژیم اسرائیل و انتقام نامتناسب اسرائیل، منطقه را در یک فاجعه دیگر فرو برده است. اما با توجه به احتمال سرریز درگیری فلسطین و اسرائیل به سایر نقاط در منطقه، آشتی بین عربستان و ایران به عنوان یک لنگر حیاتی برای حفظ حداقل ثبات منطقه ای عمل کرده است.
ثالثاً، آشتی این دو کشور در خدمت ترویج آرمان مشروع فلسطینیان است. عربستان سعودی و ایران نه تنها در خلیج فارس بلکه در سراسر منطقه و جهان اسلام نیز قدرتمند هستند. اتحاد این دو به جهان اسلام در مبارزه برای آرمان فلسطین قدرت می بخشد که بر صلح و ثبات کل منطقه تأثیر می گذارد.
در طول سال گذشته، هر دو طرف تمایل خود را برای پیشبرد مصالحه نشان دادند. مدت کوتاهی پس از بیانیه مشترک، دو طرف روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند و طبق برنامه توافق شده، سفارت خود را در پایتخت دیگری تأسیس کردند. ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران در ماه نوامبر به عربستان سعودی سفر کرد و در نشست فوق العاده سران کشورهای اسلامی در ریاض در خصوص وضعیت غزه شرکت کرد. در اوایل فوریه، ایران سیاست سفر بدون روادید را برای اتباع امارات متحده عربی، عربستان سعودی، بحرین، کویت و قطر اعلام کرد (شهروندان عمان، دیگر عضو شورای همکاری خلیج فارس، قبلاً از این حق برخوردار بودند).
همچنین قابل ذکر است که این دو علاقه شدیدی به گفتگوهای امنیتی نشان داده اند. سردار سرلشکر محمد حسین باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران در 9 نوامبر 2023 تلفنی با خالد بن سلمان آل سعود، وزیر دفاع عربستان گفتوگو کرد. این دو اعلام کردند که آماده ارتقای روابط نظامی دوجانبه هستند که نشان دهنده تمایل هر دو طرف برای تعامل فشرده تر است.
برای منطقه ای که مستعد بی ثباتی است، نمی توان چندان هم با قاطعیت از آشتی تمام عیار دو طرف صحبت کرد. با این حال، برای کاهش بیشتر عدم اطمینان موجود میان دو کشور، این تلاش ها باید ادامه یابد. در حالی که چین دلایل زیادی برای میانجیگری دارد و همیشه آماده سرمایه گذاری در تلاش ها برای ارتقای آشتی در منطقه خواهد بود، دو طرف می توانند به صورت دوجانبه برای تعمیق رابطه شکل گرفته به روش های مختلف تلاش کنند.
اولا، آنها می توانند با یکدیگر برای شکل گیری تعاملات سطح بالا در ارتباط بیشتری باشند. چنین دیدارهایی به بهبود روابط سیاسی و همچنین افزایش اعتماد متقابل و ایجاد چارچوبی برای همکاری های بیشتر در آینده کمک می کند. رئیسی قبلاً به عربستان سعودی سفر کرده است. دو طرف اکنون می توانند یک دیدار متقابل از طرف سعودی ترتیب دهند. این حرکات باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود و می تواند شتاب تازه ای را به روند آشتی اضافه کند. تبادلات سطح بالا در مورد مسئله فلسطین، می تواند انگیزه جدیدی به این روابط بیافزاید.
ثانیا، دو کشور می توانند گفتگوهای امنیتی منظمی را در سراسر خلیج فارس برگزار کنند. ابهامات ناشی از مناقشه فلسطین و اسرائیل و به طور کلی اوضاع آشفته منطقه، تبادل نظر به موقع را برای جلوگیری از سوء تفاهم ضروری می کند. حسن نیت ابراز شده توسط فرمانده های نظامی دو کشور در نوامبر 2023 نشان داد که چنین مبادلاتی مطلوب است . پس چرا آنها را منظم نکنیم؟ به عنوان مثال، مقام های ارشد نظامی دو طرف می توانند هر دو یا سه ماه یک بار پشت میز بنشینند تا در مورد تمام مسائل مورد علاقه خود بحث کنند. اگر هیچ چیز دیگری نباشد، این مبادلات می تواند به افزایش اعتماد متقابل کمک کند.
ثالثا، تهران و ریاض می توانند برای تقویت همکاری های اقتصادی خود با یکدیگر همکاری کنند. منافع اقتصادی به افزایش و شتاب دادن به آشتی سیاسی آنها کمک می کند. درست است که تحریم های غرب علیه ایران ممکن است مانع همکاری اقتصادی شود. اما به عنوان مثال، عربستان سعودی و سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هر کدام می توانند تنها در یک پروژه در ایران سرمایه گذاری کنند و باید ایران را تشویق به تعمیق این پروژه کنند. در چنین شرایطی احتمالا با وجود تحریم ها، تجار باز هم راه هایی برای اجرای چنین پروژه هایی پیدا خواهند کرد.
چهارم، دو طرف می توانند تبادلات علمی بیشتری انجام دهند. پیش از این مبادلات زیادی بین دانشمندان ایران، عربستان سعودی و سایر کشورهای مهم شورای همکاری خلیج فارس در مکان هایی که توسط طرف های ثالث ارائه شده بود، حتی زمانی که روابط کشورهای آنها متخاصم بود، صورت گرفته است. اما برای یک آشتی محکم تر، دو طرف می توانند مبادلات بیشتری را تشویق کنند. مؤسسات دانشگاهی در عربستان سعودی و ایران میتوانند از دانشمندان طرف مقابل دعوت کنند تا به عنوان همکار مدعو یا صرفاً برای شرکت در کنفرانسهای دانشگاهی بیشتر شرکت کنند. موسسات دارای وضعیت مالی بهتر در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس می توانند چنین برنامه های بیشتری را برای محققان ایرانی ارائه دهند. مبادلات مستقیم کارشناسان اتاق فکر مطمئناً درک نادرست را در بین سیاستگذاران هر دو طرف کاهش خواهد داد.
در مجموع، اهمیت آشتی عربستان و ایران را نباید دست کم گرفت. اختلافات باقی خواهند ماند، اما در نهایت این دو کشور همسایه هستند. برای آینده ای بهتر برای آنها و برای ثبات منطقه، هر دو باید راه هایی برای پیشبرد آشتی خود بیابند. راههای زیادی برای انجام این کار وجود دارد، مشروط بر اینکه دو طرف جدی باشند و پیوسته با هم ارتباط برقرار کنند تا بر برداشتهای نادرست و موانع غلبه کنند.
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی ایران و عربستان سعودی انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی شورای همکاری خلیج فارس دو طرف می توانند عربستان سعودی دو طرف دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۵۳۴۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بالانسر ایران و اسرائیل
نشریه فارنافرز در تحلیلی از چشمانداز تنش در منطقه مینویسد: تشکیل اتحاد ضدایرانی نوظهور در خاورمیانه پس از حملات بیسابقه جمهوری اسلامی علیه (رژیم) اسرائیل آنگونه که صهیونیستها به تصویر میکشند و از آن به تغییر پارادایم یاد میکنند، با پیچیدگیهای خاورمیانه ناسازگار و بیش از حد سادهانگارانه است. واقعیت این است که اعراب دیگر سر ستیز با ایران ندارند.
به گزارش دنیای اقتصاد، دالیا داسا کای عضو ارشد مرکز روابط بینالملل یوسیاِلاِی و صنم وکیل مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا چتم هاوس ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ در نشریه فارن افرز نوشتند: زمانی که ایران در ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، اردن به دفع حملات کمک کرد.
گزارشهای اولیه رسانهها حاکی از آن بود که چند کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت داشتهاند، تلاشهایی که البته این کشورها آن را رد کردند. با وجود این، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانهای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. مبنی بر اینکه کشورهای عربی در صورت ادامه تشدید درگیری (رژیم) اسرائیل با ایران، سمت اسرائیل خواهند بود. هرزی هالوی، رئیس ستاد کل نیروهای نظامی (رژیم) اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است.»
موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقهای و بینالمللیای که در رهگیری حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان میدهد.»
پس از آنکه پاسخ (رژیم) اسرائیل به حمله ایران با یک ضربه نسبتا محدود به تاسیساتی در ایران انجام شد، دیوید ایگناتیوس ستوننویس واشنگتن پست، اظهار کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران رفتار میکند.»
او نوشت: «به نظر میرسد که (رژیم) اسرائیل با پاسخ محدود، منافع متحدانش را در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن - که همگی در رهگیری آخر هفته گذشته بیصدا کمک کردند، مورد سنجش قرار داد.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم بالقوه برای (رژیم) اسرائیل» است. تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» میبخشد. با این حال، این ارزیابیها بیش از حد ساده انگارانه هستند و نمیتوانند پیچیدگی چالشهای منطقه را درک کنند.
مطمئنا، با توجه به ماهیت بیسابقه تبادلات نظامی آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیتهای منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل میشود، تغییر قابلتوجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در ۷ اکتبر و متعاقب آن جنگ (رژیم) اسرائیل با غزه، کشورهای عربی که توافقنامه ۲۰۲۰ ابراهیم را امضا کردند و عادیسازی با (رژیم) اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل از گسترش شهرکسازیهای اسرائیل در کرانه باختری و رویکرد او نسبت به غزه، ناامید شده بودند.
مجموعهای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینیها در کرانه باختری در بهار سال ۲۰۲۳ به تنشهای منطقهای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب تردید بیشتری در حمایت آشکار از (رژیم) اسرائیل پیدا کردند، چرا که میدانستند همکاری آشکار میتواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.
هیچ چیزی درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و (رژیم) اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر کرده باشد. گروهی از دولتها که بسیاری از اسرائیلیها از آنها به عنوان «اتحاد سنی» یاد میکنند، همچنان به دنبال متعادل کردن روابط با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود، و مهمتر از همه، جلوگیری از درگیری منطقهای گستردهتر هستند.
آنها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقهای (رژیم) اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به پذیرش تشکیل کشور فلسطینی از سوی اسرائیل بستگی دارد.
طرح موازنهپیش از حمله ۱۳ آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با (رژیم) اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشکهای ارسالی ایرانی را رهگیری کنند. گزارشهای اولیه رسانهها بهویژه در ایالات متحده و (رژیم) اسرائیل، تاکید میکردند که تلاشهای گسترده منطقهای در مورد حمله تهران انجام شده است. اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع از اسرائیل را تکذیب کردند.
مقامات اردنی از مشارکت برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به (رژیم) اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن بالاتر از همه ملاحظات قرار دارد. تلاشهایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با (رژیم) اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده نتوانسته در مهار رفتار (رژیم) اسرائیل در غزه موفقیتی کسب کند، شگفت زده شدهاند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند.
آنها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده تامین میکند، نمیبینند. در ماههای اخیر؛ کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن، کمک به مدیریت پویاییهای امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیتهای ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقهای گستردهتر را ادامه دادهاند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقهای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادیسازی آینده با اسرائیل باشد. امارات نیز به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی با دولت بایدن ادامه داده است.
اما در عین حال کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیکتری با تهران دارند. آنها به خوبی میدانند که نزدیکی به ایران آنها را در معرض خطر قرار میدهد. در سال ۲۰۱۹، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از توافق هستهای که ایالات متحده و سایر قدرتهای بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران آنچه بیثباتی در سراسر خلیج فارس خوانده میشود را گسترش داد، به کشتیها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافقنامه ابراهیم، تهران به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.
خیلی پیش از حمله حماس در ۷ اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایرانی که به طور فزاینده تهاجمیتر میشود، تلاش برای قرابت است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را با ایران به ترتیب در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳ احیا کردند.
از ۷ اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیامها و هشدارهایی را بین ایران و (رژیم) اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنشها پیشنهادهایی را برای خروج از این پیچ دشوار، ارائه کردهاند. دو روز پس از حمله ایران در ۱۳ آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری بهصورت تلفنی تماس گرفت.
منافع آیندهدر ماههای آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادلکننده را حفظ کنند و همه طرفها را به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالا حتی بیشتر از اکنون تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینههای داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، بهویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند. بسیاری از کشورهای عربی نگرانیهای اسرائیل در مورد فعالیتهای منطقهای ایران، بهویژه حمایت تهران از شبهنظامیان غیردولتی را دارند.
اما کشورهای عربی خلیج فارس، به وضوح محاسبه کردهاند که باز کردن باب گفتوگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزههای اقتصادی، و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امنترین راهها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از سرریز درگیری است. به هر میزان که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقبنشینی نخواهند کرد. تلاشهای آنها برای عادیسازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاشها برای عادیسازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.
در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشمانداز عادیسازی را مشروط به مشارکت در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی خواهد کرد. با این حال، (رژیم) اسرائیل این درخواستهای عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادیسازی میتواند از همان جا که متوقف شده بود ادامه یابد. عادیسازی بیشتر اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با (رژیم) اسرائیل نیست.
همچنین به این زودیها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستمهای دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بیشتر است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمانبر است. کشورهای عربی، بهویژه دولتهای عرب خلیج فارس، از تلاشهای اسرائیل برای تنزل دادن تواناییهای نیابتی ایران استقبال خواهند کرد.
اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که میتواند چشمانداز اقتصادی شکننده منطقه را بیثبات کند مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقهمند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه عمل میکند.
آنها ترجیح میدهند روابط چندمنطقهای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پلها را پشت سر خود خراب کنند. با وجود این محدودیتها، کشورهای عربی میتوانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو طرف - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.
دقیقا به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کردهاند، آنها میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتنداری و کمک به انتقال پیامها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیریها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفتوگوی منظم ایجاد کنند. حملات اخیر که ایران و (رژیم) اسرائیل را در آستانه جنگ قرار داد، نشان میدهد که تا چه میزان نیاز به چنین گفتوگویی ضروری شده است. اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد.
همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینههای مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشتهاند، احتمالا ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهماییهای منطقهای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود علیه غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاهمدت واقع بینانهتر، حمایت از توانایی آنها برای میانجیگری و جلوگیری از درگیریهای آینده بین ایران و (رژیم) اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.